روزهای بعد از 1000روزگی وتولد بازی ثمین جونی
سلام عزیزه جونم دخترکم چه روزهای زیبایی یکی پس از دیگری داره میاد وبا اومدنش برگی تازه از عشق تو صفحه زندگیمون بیادگار میذاره بعد از جشن 1000 روزگی زیبات همش تو حال وهوای تولد بودی ومیومدی میگفتی منونم مامان برام تولد مبارک گرفتی هر شب میگفتی آلنگ بذار بلقصم ومیرفتی لباساتو عوض میکردی ومیومدی شروع میکردی کلی با ناز به رقصیدن واون لحظه هاست که خونمون پر از بارون عشق میشه وما بدون ترس از خیس شدنش لذت میبریم چقدرسخته که نمیتونی ازحست بگی یابنویسی فقط میتونی یه جمله بگی اونم اینکه باتمام وجوددوستت دارم . . این روزهای شیرین با اومدن اول هر ماه شیرینتر شیرینتر میشه وتو بزرگ وبزرگتر خانم خانم تر و..... ...