ثمین ساداتثمین سادات، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
سید محمد امینسید محمد امین، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

ثمین عشق مامان وآقا

عزیزانم سلام

سلام دوستای نازنین وگلم عزیزانم ممنونم ازاینکه بفکرم بودید ما خوبیم وخداروشکر همون روبراهیم یعنی تازه روبراه شدیم بزودی با کلی خبر ازنوع خوبش میام فقط اینکه همه چیز خوبه نی نی داداشی خدارو صد هزار مرتبه شکر با وجودی که یکماه زودتر بدنیا اومد خوبه میام بزودی دوستون دارمممممممممممممممممم ...
27 بهمن 1393

روزت مبارک دخترم

دخترداشتن قشنگه دختر داشتن یعنی رنگ زندگیت صورتی و بنفش دخترداشتن یعنی کمدی پرازلباسهای خوشرنگ دخترداشتن یعنی اتاقی پرازعروسکهای ریزودرشت دخترداشتن یعنی پچ پچ های شبانه مادرودختری کناریک تخت صورتی دخترداشتن یعنی یک کشو پر ازگل سرهای رنگی رنگی دخترداشتن یعنی لاکهای رنگ ووارنگ خنده های ازته دل - موهای بلند -دامن های زیبا و....... دخترداشتن یعنی عشق ...
6 شهريور 1393

زندگی یعنی

زندگی یعنی همین امروز همین حالا یعنی در آغوشت تا همیشه تا فردا زندگی یعنی نگاه تو کوک کردن قلبم با صدای تو دل دادن به آهنگ دل پاکت خداوندا سپاس سپاس سپاس براخاطر این همه خوشبختی برا خاطر اینکه فرشته نازنین چون ثمین بهمون دادی عزیزم  ثمینم این روزها  بهترین احساس دارم خدا منو لایق مادر بودن کرده تا از این گل  بهشتی مراقبت کنم باورم نمي شه تو همون نی نی کوچولوی مني كه انتظارت را مي كشیدم و حالا داري بغلم میکنی وتمام کارهام رو تکرار میکنی و مادرانگیهایم را بهم یادآوری میکنی و به من احساس مالكيت مي دي. زندگی یعنی: وقتی با لبهای قرمزت بوسه بارونم می کنی و مدام می گی:« دوست دالم خل...
17 خرداد 1393
1332 19 53 ادامه مطلب

این عشقه ( ساعت 3:03 ، 1393/03/03 )

سلام عزیزه مامان نمیدونم چه حسی بودکه یهویی از رو تختخواب بلند شدم واومدم پشت مانیتور دارم مینویسم نمیدونم چرا این لحظه رو خواستم ثبت کنم الان درست ساعت 3:03 روز 93/03/03 هست و تو تا این لحظه ، 2 سال و 4 ماه و 2 روزته ، من اومدم اینجا تا برات بنویسم بنویسم که چقدر دوست دارم واز وقتی کنارمی هرروزم رو ،بالبخند، شروع کردم هیچ وقت دلم نخواسته ازت دور باشم حتی برای یه لحظه یه حس اطمینان یه قوت قلب دارم که بهم آرامش میده پابه پات بچه شدم و تو بازیهای کودکانه همراهت بودم حس قشنگ کودکی رو با تو تجربه کردم هیچ وقت از بوسیدنت سیر نمیشم آغوشت که همه دنیای منه کناره تو بودن بهترین هدیه زندگیمه  و...
3 خرداد 1393
1912 13 13 ادامه مطلب

بابای جی جی خانم(دو سال و38 روزگی)

سلام جگر گوشه مامان عزیزم دلم گرفته خیلی گرفته صورتم خیسه اشکه احساس میکنم دارم تنها میشم داره وابستگیت بهم کم میشه دارم دلم فقط فقط بغض داره خود بخود اشکام میریزه وقتی نگات میکنم وقتی میای بغلم دوست دارم محکم بغلت کنم و دیگه ولت نکنم فقط توی بغلم باشی تا آروم بشم این متن بالا رو چند هفته پیش برات نوشتم ودیگه نتونستم ادامش بدم .... و امروز اومدم تا کاملش کنم عزیز مامان یه مدت همش دغدغه ذهنم شده بود از شیر گرفتنت وهمش دلم یه نگرانی داشت وقتی بفکرش می افتادم چشمام خیس اشک میشد ونمیتونستم باهاش کنار بیام دلم میگرفت وهمش میگفتم بچم گناه داره اما درواقع دل خودم تنگ میشد ونمیخواستم این حس ازم گرفته بشه حسی که موقع ش...
10 اسفند 1392