ثمین ساداتثمین سادات، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
سید محمد امینسید محمد امین، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

ثمین عشق مامان وآقا

سال نو مبارک عروسکم

  دلت شاد و لبت خندان بماند   برایت عمرجاویدان بماند   خدارا میدهم سوگند برعشق   هرآن خواهی برایت آن بماند   بپایت ثروتی افزون بریزد   که چشم دشمنت حیران بماند   تنت سالم سرایت سبز باشد   برایت زندگی آسان بماند   تمام فصل سالت عید باشد   پروردگارا در این روزهای پایانی سال به خواب عزیزانم ارامش به بیداریشان اسایش،به زندگیشان عافیت،به عشقشان ثبات،به مهرشان وفا به عمرشان عزت،به رزقشان برکت،و به وجودشان صحت عطا بفرما آمین   ...
30 فروردين 1393

عاشقانه

مادرکه میشوی مادر که می شوی تمام زندگیت می شود دعا و التماس و خواهش از خدا برای عاقبت به خیر شدن فرزندت.. مادر که می شوی بهترین هدیه برایت میشود سلامتی جسم و روح بچه ات.. مادر که می شوی بیشتر فکر می کنی به مادرت.. مادربزرگت.. مادر مادربزرگت و اینکه آنها چه سختی ها کشیده اند و چه آرزوهایی داشته اند... مادر که می شوی غم و اندوه و شادی ات هم رنگ دیگری میگیرد و همه اینها گره میخورد به حال فرزندت.. مادر که می شوی کوه های تمام عالم بر سرت خراب میشود وقتی به اندازه نیش سوزنی در پای فرزندت میرود... مادر که می شوی صبور میشوی و باحوصله انگار نه انگار که تا همین دیروز بی حوصله ترین آدم روی زمین بودی.. ...
24 اسفند 1392

اندر احوالات ما

سلام عزیزان سلام دوستان گلم خوبید وای بالاخره اومدم ودست به نوشتن شدم نمیدونید چقدر این مدت کم حوصله بودم برا نوشتن همش میومدم ونظرات میخوندم وبعضی اوقات حتی حال تایید کردنشونم نداشتمبه وبلاگاتون سر میزدم اما خاموش ممنونم از این همه محبت ممنونم از کامنتای زیباتون ومرسی که بیادمون بودید عزیزان اینقدر این مدت بی حال وحوصله بودم که واقعا باید به فکرم استراحت میدادم بعد از تولد دوسالگی که برا فامیل بود آماده تولد دوستانه بودم اما گردن درد امانم نداد ودنبال دکتر خوب تو مشهد بودم و..... وبعدشم که سرما خوردگی که 92/11/16 گرفتارش شدم ودو دستی بغلم کرده وهنوز که هنوزه ول کن نیست سرفه های جون در آر  وای دیگه خسته شد...
24 اسفند 1392

بابای جی جی خانم(دو سال و38 روزگی)

سلام جگر گوشه مامان عزیزم دلم گرفته خیلی گرفته صورتم خیسه اشکه احساس میکنم دارم تنها میشم داره وابستگیت بهم کم میشه دارم دلم فقط فقط بغض داره خود بخود اشکام میریزه وقتی نگات میکنم وقتی میای بغلم دوست دارم محکم بغلت کنم و دیگه ولت نکنم فقط توی بغلم باشی تا آروم بشم این متن بالا رو چند هفته پیش برات نوشتم ودیگه نتونستم ادامش بدم .... و امروز اومدم تا کاملش کنم عزیز مامان یه مدت همش دغدغه ذهنم شده بود از شیر گرفتنت وهمش دلم یه نگرانی داشت وقتی بفکرش می افتادم چشمام خیس اشک میشد ونمیتونستم باهاش کنار بیام دلم میگرفت وهمش میگفتم بچم گناه داره اما درواقع دل خودم تنگ میشد ونمیخواستم این حس ازم گرفته بشه حسی که موقع ش...
10 اسفند 1392

سردرگمم باید برم استراحت

میدونی... یک وقتایی باید روی یک تیکه کاغذ بنویسی « تعطیل است » و بچسبونی پشت شیشه ی افکارت! باید به خودت استراحت بدی دراز بکشی... دست هات رو زیر سرت بگذاری... به آسمون خیره شوی... و بی خیال سوت بزنی... و تو دلت بخندی به تمام افکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند!!   وحالا مامانی بهمین کار نیاز داره ...
20 بهمن 1392

وبلاگ پرنسسمون 1ساله شد هوراااااااااااااااا

  سلام عزیزکم دخترنازنینم وای باورم نمیشه 1سال دیگه گذاشت وما کنار همدیگه کلی خاطرت زیبا وقشنگ ساختیم ومن تو این وبلاگ برات ثبت کردم تا بشه یه هدیه کوچیک که در آینده تقدیمت کنم  خاطراتی که با ثبتش موندگار میشن و با مرورش لبخندی از رضایت به لبمون میاره تو این مدت دوستای زیادی پیدا کردم خاله های عزیزی که دوست دارن وهمیشه در کنارمون بودن  با شادیمون شاد شدن وموقع دلگیرمون باعث آرامش وبا گذاشتن کامنتها زیبا وبا احساسشون بهم نشون دادن که چقدر بزرگوارن چقدر با محبتن وچقدر مهربون چقدر دوسمون دارن و..... دوستون دارم تمام شما عزیزانی که تو این 1سال کنارمون بودید وبهمون لطف داشتید   دخترعزیزم ای...
2 اسفند 1392