جشن 1000 روزگیه فرشته آسمونیمون
دوباره بازیه شب قشنگ ورویایی توی زندگیمون بخاطر تو نازنینم رقم خورد جشن 1000روزگی که تنها مخصوص یه شب زیبا از زندگیت بود
آره امشب خیلی خوش گذشت وبه اندازه شب عروسی خودم وآقا خوشحال بودم چون واقعا عالی برگزار شد همون طور که میخواستم وانتظار داشتم وخداروشکر همه راضی بودن واز همه مهمتر اینکه تو خیلی خیلی خوشحال بودی واز دیدن صورت ماهت که پرشده بود از شادی ولبخند من به وجد میومدم وخداروشکر میکنم که همیشه لطفش شامل حال ماست
نازنین دخترم درست از وقتی فهمیدم که 1000روزگیت با عید غدیر مصادف میشه تصمیم گرفتم تا برات جشن بگیرم ودوستام وعزیزانم رو برای این روز دعوت کنم تا بهونه ای باشه برای شادی وخوشحالیمون
بعد از روز عید غدیر درتدارک کارای این روز بودم آخه 5شنبه همون هفته میخواستم برگزار بشه درست 3روز بعد وکلی کارداشتم تو این وقت کم تم جشنت رو همون زنبوری انتخاب کردم چون برا جشن دوسالگی دوستانمون نشده بود که استفاده کنم توفق اجباری شد تا برا این مناسبت قرار بگیره
اینم کارت دعوت جشنت خوشگلم
خلاصه شب قبل خرید وپرینت تم وتزیین خونه رو انجام دادیم وتا ساعت 3:30صبح درگیر کارات بودم
نازدونه مامان داره ژله درست میکنه
قربونت بشم من که داری تزیین جشنت رو برنداز میکنی
وصبح روز بعد هم ساعت7:30بیدارشدم وبقیه کارهارو انجام دادم وفرشته کوچولومونم ساعت 11بیدارشد وشروع کرد به بازی وشادی
تا ساعت 3ظهر طول کشید وبعد از اونم آماده شدیم برا رسیدن مهمونها که قرار بود ساعت 5 بیان
برنامه ریزی شده بود که یه پیامک مخابراتی ساعت 4با متن ((فرشته آسمونی کوچکی درکنار ماست ازاینکه ما را درزمزمه آغازسرود هزارمین روز زندگیش همراهی میکنید متشکریم)) برای مهمونای گلمون فرستاده بشه
ملکه کوچولومون تازه ازحموم اومده
دوست عزیزم که از خواهر بهم نزدیکتره وهمیشه ودر همه حال کمک حالم بوده وهست زهرای عزیزم ساعت 3:45اومد تا زحمت آش خوشمزه ای که فقط با دست خودش میتونه عالی بشه رو بکشه
تو هم همش بهش میگفتی خاله زهلا ...... اونم فقط غش وضعف میرفت آخه تک دختره وتنها تو بهش میگی خاله
وبعد هم خاله ایتا جونت که عاشقی اومد وکلی خوشحال بودی وهمون شبم بلیط داشت که برگرده تهران واز شانس ما اون شب درکنارمون بود
کم کم مهمونای عزیزمون اومدن و جشن زیبامون شروع شد
برنامه ریختم که توخوشگل خانم ،خونه همسایه روبرویی آماده باشی تا تمام مهمونها برسن وبعد ملکه کوچولومون با آهنگ خاصی که مد نظرم بود وارد بشه
همه چیزهمونطور که خواستم برگزارشد اولش کمی از دیدن مهمونها ودوست جونات خجالت کشیدی اما کم کم راه افتادی وشما وروجکا شروع کردید به شادی کردن ورقصیدن وهمه چیز برای یه جشن زیبا وبیاد موندنی محیا شد وموقع اوردن کیک با دیدن فشفشه وبرف شادی شادی کردید صدای خنده هاتون همه خونه رو پر کرده بود واون لحظه بود که عاشقانه به اون لحظه میبالیدم هیچ صدایی زیباتر از خنده شما کوچولوهای نازنین نیست
الهی که همیشه تموم بچه ها لبهاشون پر از خنده باشه
بعدهم یه عکس دسته جمعی با دوستات برای یادگاری که آقا زحمت کشید وبرد چاپ کرد تا موقع رفتن به مهمونهای عزیز هدیه بدیم
توفاصله ای که پذیرایی با کیک داشتیم با دوستای گلم میز شام چیدیم وحالا قسمت خوشمزه امشب
فدات بشم عزیزم که داری تگ غذا رو سالاد میذاری
اینم گیفت مهمونای نازنینمون شکلات همراه یه شاخه گل وعکس چاپ شده جشن
عزیزانم دوستای نازنینم از اینکه درکنارمون بودید وشب زیبایی برامون ساختید متشکرم امیدوارم همیشه شاد وسلامت باشید وبهترینها نصیبتون بشه من بهترین دوستا رو دارم که از تک تکشون هزاران خاطره زیبا دارم وهمیشه همراه با اونها قشنگترین روزهارو داشتم خدایا شکرت
اینم از هدیه های زیبات دست همگی درد نکنه
بعد از جشنمون دوستای گلم تمام کارهارو راست وریس کردن طوری که چند ساعت بعد خونه به حالت اول برگشت وتمام ظرفها سر جاش قرار گرفت وهمه چیز مثل روز اولش شد خیلی خیلی ممنونم ازشون آخه با این وضعیتم واقعایه بار سنگین رو دوشم بود و دوستای نازنینم همونطور که گفتماز خواهر بهم نزدیکترن وخداروشکر میکنم که چنین دوستان نازنین دارم
خدایا شکرت شکرت شکرت