ثمین ساداتثمین سادات، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره
سید محمد امینسید محمد امین، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

ثمین عشق مامان وآقا

بوسه بارون

سلام ثمین جونی عزیزم نازنینم هر روز شیرین وشیرینتر میشی که من وآقا فقط بوسه بارونت میکنیم ولبخند رضایت قلبی به لبامون مهمون میکنی   عزیزم اونقدر کارا ورفتارات خواستنی شده که هر آن با یه چیز جدید مارو سوپرایز میکنی بذار اینطوری بگم صبحا که از خواب بیدار میشی سر جات همونطوری دراز کشیده ای ومیگی ما ما ،مام ا نی نا  تا من بیام پیشت وبا لبخند زیبات بهم صبح بخیر میگی ومنم بوسه بارونت میکنم البته بعضی روزام که زودتر ازمن بیدار میشی اولش یکم سر جات بازی میکنی ووقتی حوصلت سر بره میای بغلم وپتو از روم میکشی ومیای بالاسرم و نازم میکنی ومیخوای با دستای کوچولوت سرم از رو بالشت بلند کنی منم وانمود میکنم که شما من ...
1 دی 1392

خوش به حال خدا که “لحظه به لحظه” با توست و “من” همیشه درباره ی “تو” با او حرف میزنم !

سلام دختر نازنینم امیدم امروز که چشمام باز کردم یه روز زیباتر از همیشه رو حس کردم عزیزم آره امروز بوی همون روزی رو میدادکه من وآقا داشتیم برای همیشه پیمان عشقمون میبستیم وجشنی به این مناسبت گرفته بودیم بوی سر زندگی بوی هیاهو بوی شور واسترس برگزاری مراسم عقد چقدر زیبا بود لحظه به لحظه اش رو از حفظم ،حرفامون، نگاهامون ،رفتارمون و..... وازهمه قشنگتر اینکه تولد مامانم درست همون شب بود وفکر میکنم بهترین هدیه رو میشد  اون شب خدا  هم برا مامانم وهم برا من وآقا  بده خوشبختیم آره خوشبختی برا فرزند بهترینه ایکاش بودی مامان تا ببینی خوشبختیم کامل شد با وجود ثمینم دخترم   که بعضی از کارا...
1 دی 1392

عاشقانه

دخترم  چشمات رو باز کردی و دنیا غرق نگاه زیبات شد زیبایی های دنیا از اومدن تو پیدا شد ، روزها گذشت و چهره زیبات در آسمون دلم آفتابی شد دریای زندگی به داشتن مرواریدی مثل تو می نازه ، همه زیبایی های دنیا با اومدن تو میاد و اینگونه زندگی با تو زیبا میشه ، اینگونه چشمام با دیدن تو عاشق میشه ...
30 آذر 1392

یه روزه خوب بعد از احساس قشنگ

سلام عزیزم دختر نازنیم امروز با انرژی بسیار از دیروز شروع شد ومامانی بعد از بیدارشدن شما وخوردن صبحانه البته در حال تاب بازی شروع کرد به تمییز کردن خونه وای که چقدر خوب شد این تاب آقا خرید چون شما دیگه مثل قبل همش توی دست وپای من موقع کار کردنم نیستی ومخصوصا موقع آشپزی بعد از خوردن نهار رفتیم حموم تا تمییز و مرتب بشی خوشگلم بعداز یه حموم حسابی هم دوباره تاب بازی وکمی بعد هم خواستی تا فیلم مورد علاقت یعنی up برات بذارم قربونت بشم من که انگاری اولین باره داری نگاه میکنی اونقدر دقت میکنی وچشم ازش برنمیداری که میخوام بخورمت خلاصه منم از فرصت استفاده کردم ورفتم ظرف پسته وبادم زمینی رو اوردم تا از نگاه کردنت همراه تنقلات لذت بیشتری ببری ...
1 دی 1392

احساس قشنگ

مهربونم، نازنینم، بهترینم. عشقم، امیدم، جونم.   با توام ، با تو، دنیای من. میخوام از تمام لحظه های شیرین وبی نظیری که با تو دارم بنویسم و ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم. میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم. کنارت، همراهت، هم قدم و هم نفس با نفس کشیدنت. میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم. میخوام ضربان قلبتو بشمارم  و ثانیه هامو با تو تنظیم کنم. کنارم هستی با چشمای زیبا وبا نفوذت که معنای عشق بهم نشون میده با قلب کوچولوت که فراتر از این دنیا وآسمونها مهربونی داره دخترم گفتم، هزار با...
1 دی 1392