ثمین ساداتثمین سادات، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
سید محمد امینسید محمد امین، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

ثمین عشق مامان وآقا

یه روزه خوب بعد از احساس قشنگ

1392/10/1 4:46
992 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم دختر نازنیم امروز با انرژی بسیار از دیروز شروع شد ومامانی بعد از بیدارشدن شما وخوردن صبحانه البته در حال تاب بازی شروع کرد به تمییز کردن خونه وای که چقدر خوب شد این تاب آقا خرید چون شما دیگه مثل قبل همش توی دست وپای من موقع کار کردنم نیستی ومخصوصا موقع آشپزی

بعد از خوردن نهار رفتیم حموم تا تمییز و مرتب بشی خوشگلم بعداز یه حموم حسابی هم دوباره تاب بازی وکمی بعد هم خواستی تا فیلم مورد علاقت یعنیup برات بذارم قربونت بشم من که انگاری اولین باره داری نگاه میکنی اونقدر دقت میکنی وچشم ازش برنمیداری که میخوام بخورمت خلاصه منم از فرصت استفاده کردم ورفتم ظرف پسته وبادم زمینی رو اوردم تا از نگاه کردنت همراه تنقلات لذت بیشتری ببری

نفسنفس

تو این بین از اَیی غافل نشدی ورفتی اوردیش تا بهش پسته بدینفس

اینم عکس معروف اَیی که شما از مجله کندی

علی

فدات بشم من که فیگور آیی گرفتی

 

نفسم

نازنینم یه مدت که گذشت زنگ در بصدا در اومد و... بلهههههههههههههه فرهناز وامیر علی هم بهت پیوستن وبا اونها هم کلی تاب بازی وبادکنک بازی کردی وخوشحال وسر حال بودی

عشقجونم

منم تو این بین زنگ زدم به دوستم سمیراجون که تازه یک هفته ست نی نیش بدنیا اومده بود وقرار شد بریم پیشش  ساعت 8:30 آماده شدیم وبعداز اینکه سمنوت رو خوردی آقا مارو رسوند ورفتیم خونشون

خدایا چقدر از دیدن نی نی خوشحال بودی ودستاشو نشون میدادی ومیگفتی :دَ   و پاش میگفتی : پا اوووف آخه جای آزمایش کف پا رو چسب زده بودن واینکه اصلا حسودی نمیکردی وهمش دوست داشتی نی نی تو بغل من باشه انگار فکر میکردی اینطوری برا مامیشه

نفسم

یه جاهم که سمیرا جون بهت گفت ثمین کلاهت برا آیناز باشه شما کلاهت رو پالتوت رو وشال گردن وکیفت رو یکی یکی میبردی ومیذاشتی جای نی نی قربونت بشم من که اینقدر دست ودل بازی عزیزم

خوشگلم تازه بالشت وپتوی نی نی  رو برمی داشتی وخودت میرفتی روشون میخوابیدی یاد کوچولوییات افتاده بودی

نفسعشق

وای ثمینم چقدر زمان زود میگذره با دیدن آیناز کوچولو وخسته شدن فکش موقع شیر خوردن وتکون دادن دستا وپاهای کوچولوش یاد اون روزای خودمون افتادم اصلا انگار یادم رفته بود که ثمین منم همین قدی بوده چقدر سخت شیر میخورد وهمش در حال شیر دوشیدن وقطره قطره دادن شیر بهت بودم چه شبایی که تا صبح باهات بیدار بودم واز حرکات غیر ارادیت جون میگرفتم واز نفس نفس زدنات از سکسکه زدنات حتی از باد گلو زدنات لذت میبردم که همه چیز روبراه

چقدر لذت داشت اولین بار که بهت شیر دادم اونموقع ست که بدنیایی فراتر از این دنیا پا میذاری وحال وهوات مادرانه میشه

حس میکنی که مادربودن چقدر شیرینه چقدر رفتارات عوض میشه ویه روز بخودت میای ومیگی این منم ،این منم که دارم یه موجود کوچولو رو تر وخشک میکنم این منم که اینقدر خوب دارم از پسش بر بیام آره منم ،منم با روح مادرانه که خدا از وقتی فرشته نازنینشو بهم هدیه کرد روی شونم زد وگفت میسپورمش بتو ،خوب نوازش کن ،خوب مراقبش باش ،خوب تربیتش کن ،خوب رفتار کن ،مثل من اما منم نگاهم بشماست تنهاتون نمیذارم

اونجا بود که اگه حس میکردم تنهام ،اگه حس میکردم یاد ندارم، اگه حس میکردم چون مامان ندارم از پسش برنمیام ، دلم قرص ومحکم شد که من خدارو دارم اون خودش گفت تنهام نمیذاره خودش گفت کمکم میکنه خودشو با اومدن ثمینم بهم نشون داد

خدایا دوست  دارم دوست دارم  ممنونم که هستی وتنهام نذاشتی

 

بعداََ نوشت: راستی نازنینم اینم سوغاتی های آقا که از تهران برات خریده

مبارکت باشه خوشگلم

مبارکهمبارکه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامانی کسرا
7 آذر 92 1:31
به به پدر مهربان چه کرده واسه ملوسکش مبارکت باشه ثمین جونم وااااااااااااای این مامانی خوشگلُ ببین قدم نورسیده بچه دوستتون مبـــــــــــارک پسته و بادوم هم نوش جون ثمین خانم عزیز خلاصه همه چی عالیـــــــــــــــــــــــــــه
مامان ثمین سادات
پاسخ
ممنونم عزیزم مرسی نظر لطفتونه سودابه جون
سمانه مامان ستایش
7 آذر 92 3:09
سوغاتی های خوشگلت مبارکت باشه عزیزکم ای جاااان که انقد مهربون بوده با نی نیچه بامزه رفته رو بالش و پتوی نی نی خوابیده خوشحالم بازم دوست خوشگلمو دیدم راستی مینا جون حالا که ثمین جون انقدر نی نی دوست داره خوب موقعیه واسه نی نی دومکلی دخملی کمک حالت میشه شوخی کردم دوستم
مامان ثمین سادات
پاسخ
مرسی عزیزم چشماتون خوشگل میبینه چشم حتما
محبوبه مامان الینا
7 آذر 92 7:55
سلام چه سوغاتی های خوشگلی مبارک ثمین چون باشه مگه میشه از لینک کردن یه دختر خوشگل با اون چشای ناز و جذاب صرف نظر کنه؟!ماشاله هزار ماشالهلینکتون کردم
مامان ثمین سادات
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم شما لطف دارید باعث افتخاره ممنونم
مونا مامي كيانا
7 آذر 92 10:04
واي ني ني كوچولو منم دلم خواست قربونش برم كه اينقدر مهربون و بخشنده ست چه خوب كه اصلا حسودي نكرد مهربونم لباسها هم خيلي خوشگله مباركت باشه ثمين جون به سلامتي و شادي بپوشي
مامان ثمین سادات
پاسخ
عزیزم خوب برا کیانا وخودتون نی نی بیارید خوبه هااااااااا خدانکنه عزیزم مرسی چشماتون قشنگ میبینه
مریم مامان یاسمین زهرا
7 آذر 92 11:08
واااااااااااااای فدای این همه دست و دلبازی بشم من مبارک باشه لباس خوشگلت پرنسس کوچولو
مامان ثمین سادات
پاسخ
مرسی خاله جون
اعظم
7 آذر 92 12:25
سلام مینا جونم .چشمتون روشن همسرتون اومدن ثمین جونم ماشاا.. چقدر دست ودل بازه و برعکس خیلی از چه ها حسودی هم نکرده به یه کوچولو دیگه . هدیه های بابایی مبارکت باشه خوشگلم که میدونم با پوشیدنشون 100رابر زیبا میشی
مامان ثمین سادات
پاسخ
ممنونم عزیزم مرسی خاله مهربون نازنینم
مامان حدیثه سادات
7 آذر 92 15:41
آخی ....... انگاری به قول خودتون دفعه اوله داره فیلمو میبینه چقدر جذبش شده. زنده باشی عزیزم.
مامان ثمین سادات
پاسخ
مرسی نازنینم
مامان حدیثه سادات
7 آذر 92 15:42
وااای عزیزم چقدر ثمین کوچولو دست و دل بازه. مینا جووووون خییییییییییای قشنگ نوشتی واقعا اشک از چشام جاری شد.
مامان ثمین سادات
پاسخ
قشنگم شما لطف دارید عزیزم شما با احساس خوندی خانمی
مامان حدیثه سادات
7 آذر 92 15:42
سوغاتی ها مبارک ثمین جوووووووووووووووون
مامان ثمین سادات
پاسخ
مرسی خاله جون
اعظم
7 آذر 92 18:00
مینا جونم ماشاا... اینقدر خوش هیکلی آدم باورش نمیشه یه فرشته کوچولو هم داری
مامان ثمین سادات
پاسخ
عزیزم شما نظر لطفته نه بابا اینطوریام نیستا
صبـــــا خاله ی آیســـا
10 آذر 92 20:31
سوغاتی های خوشگلت مبااااااااااااااااااااااااااااااارک
مامان نگین
11 آذر 92 6:37
راستی مامان ثمین گل چیکار کردی که عکس یا متنای وبلاگت کپی نمیشن میشه به منم بگی منم میخوام اینطوری شن اگه وقت داشتی تو وبم بهم جواب بده ممنون گلم
مامان ثمین سادات
پاسخ
الان میام عزیزم توضیح میدم
مامان امیرعلی گلی
14 آذر 92 15:02
سلام دوستم من رمزتو ندارم
مامان ثمین سادات
پاسخ
عزیزم رمز فقط خودم دارم شرمنده