ثمین ساداتثمین سادات، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
سید محمد امینسید محمد امین، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه سن داره

ثمین عشق مامان وآقا

18ماهگیت مبارک عزیزم

سلام عزیز مامان نفس من قبل از همه چیز 18ماهگیت مبارک دخترکم، فرشته نازمن این 18ماهگی هم باعث خوشحالیه هم ناراحتی ،آخه هم اینکه شما حالا دیگه 1/5 سالت شده ومامان خیلی خوشحاله که دخترش داره بزرگ میشه وکاراها ورفتارهای زیادی یاد گرفته وهم اینکه وااااااااااااااااااااای واکسن ها موعدش رسیده و.... آره قشنگم این واکسن شده یه کابوس واسه مامانها آخه 2تا واکسن وقطره باهم دارین خلاصه شب دوشنبه تاساعت 3/5  صبح بیداربودم وبه فرداش فکرمیکردم که باید ببرمت مرکز بهداشت واگه گریه کنی من چکارکنم اما خوشبختانه سه شنبه که مرکز بهداشت زنگ زدم گفت باید فردابیای ومن خوشحال ازبابت اینکه امروزگریه نمیکنی ودردت نمیاد واستر...
12 آذر 1392

کدوم عروسک قشنگتره؟خوب معلومه ثمین جونم

عزیزم امروز عروسکات وجمع کردیم وباهم کلی بازی کردیم فکرکن مامان بجای تمام عروسکات حرف میزد وبرات یه قصه ساختم البته ناگفته نماندکه هرکدوم ازعروسکات صدای خاص خودش داشت ،چه تقلیدصدایی واسه دخترنازم کردم که خودم درعجب موندم اینم عروسم ،نازم باعروسکاش ادامه ادامه یادت نره   ...
2 مرداد 1392

ما برگشتیم باکلی عکس و.ماجراهای دخترگلم

قبل ازهمه سلام به دخترعزیزترازجونم وسلام به همه دوستان عزیز که تواین مدت بهمون سرزدن ودلتنگمون بودن وباپیامهای قشنگشون منتظرمون بودن عزیزان همون طورکه گفتم اینترنت خونه خرابه وماهم ناراحت وهمچنان ادامه داره اما ازامروز به بعد ازدفترم کامنت میزارم ودیگه پیشتونم خوب این روزاماجراهای زیادی داشتیم وازهمه مهمتراینکه درگیرعروسی خاله منا هستیم داره بعداز4/5 سال میره خونه خودش وماهم داریم واسه 11تیرماه آماده عروسی میشیم عزیزم خلاصه میگم  این مدت چندروز رفتیم مشهد وبهمون خوش گذشت ، دندون نهم ودهم دخترگلم به صورت خیلی غیرمنتظره دراومد آخه اصلا نه شما ونه من متوجه نشدیم ،نه تب کردی نه غرزدی ...
18 بهمن 1392

ابراز عشق ثمین به مامان

سلام نازنینم  میخوام از ماجرای عشق ودوست داشتنت نسبت به خودم واست بگم عزیزکم دیشب وقتی سفره پهن کردم وشام اوردم با آقا درحال خوردن بودیم که یهویی نمی دونم چم شد وپهلوم یه درد عجیبی گرفت طوری که صدام دراومد ونقش زمین شدم وچندثانیه نگذشت  که اشکم دراومد فکر کردم آپاندیسمه اما ...... آقا اونقدرهول شده بود که نمیدونست چکارکنه اما تواون لحظه توقشنگم حال بدی پیداکردی وزدی زیر گریه وداد میزدی مامانی ...مامان نینا..... وای خدایا  چه حالی شدم اما مگه این درد ول کن بود اومدی کنارم وصورتم گرفتی توبغلت وباانگشتای کوچولوت اشکامو پاک میکردی هرجورشد ، بلند شدم تا توقشنگم ناراحت نشی وغصه نخوری آقا آب اورد اماچون دلم در...
12 آذر 1392

فقط عکس

سلام نازنینم این پست روبه خاطر عکسای چندوقت پیش میذارم واست گلم     اینجا مربوط به وقتی بود که رفته بودیم مشهد الماس شرق  این مجسمه رو ازالماس شرق خریدیم وتوخیلی خوشت اومد       آخ عزیزم کیف وکفش مامان پوشیده وداره میره دردر          اینجاهم باآقاجون ومامان پروین رفته بودیم روستا وشماهم داری خاکبازی میکنی             برا آقادست تکون میده نازنینم ع...
12 آذر 1392
2015 0 101 ادامه مطلب

موفقیت نی نی شکمو ما

سلام نازنین مامان قشنگم یه خبرخوب عزیزجونم نتیجه اولین رتبه بندی شرکت کننده های جشنواره امروز سه شنبه 18تیر اعلام شد هورااااااااااااااااااااااااااااا دختر نازنینم طی 15روز که جشنواره شروع شده از بین 452شرکت کننده رتبه 58 بدست اورده خیلی خوبه هرچندکه خیلی خورد توذوقم اما دیگه چه میشه کرد هنوز یک ماه دیگه مونده وامیدوارم نازنین دخترم مامانی از تمام عزیزانی که به نی نی نازنینمون رای دادن تشکر میکنه یه دنیا ممنون جونم امروز دیگه خبری از بی قراری دندونات نبود وخداروشکر دیگه خوب شده بودی ومنم خیلی خوشحالم ازامروز ماه رمضان شروع شده وباید بریم مهمونی خدا کی بشه عزیزجونم روزه بگیره الهی قربونش برم من ع...
12 آذر 1392

یک روز پر بازدید

سلام عزیزم قشنگم عشق مامان دیشب تب داشتی واسه خاطر دندونات وهمین باعث شده بود تا مامانی نگرانت باشه ساعت 1شب که میخواستی بخوابی یهو حوس بیرون رفتنت گرفت وهمش میگفتی در در بالاخره باکلی کلک وماجرا خوابوندمت اما ساعت5صبح بیدارشدی ویادت افتاد که قرار بوده بری بیرون وشروع کردی به گریه کردن حالا دیگه اصلا ساکتم نمیشدی و..... خلاصه مامان تسلیمت شدو آماده شدم وبردمت بیرون کلی خوشحال بودی وکیف میکردی روبروی خونه یه عکاسی بود وعکسای نی نی رو گذاشته بود پشت ویترینش شما هم با اونا حرف میزدی آقا بعد از چنددقیقه صدامون زد وگفت بیاین خونه اوردمت خونه ودوباره شروع کردی به گریه وزاری فیلم یه حبه قند وگذاشتم وآر...
12 آذر 1392

شرکت کننده کوچولوی ما

هورااااااااااااااااااااا عزیزم واسه جشنواره نی نی وبلاگ باموضوع نی نی شکمو شرکت کرده بااین عکس    خاله ها وعمو های مهربون اگه دوست د ارین به ثمین منم رای   بدین کد 102   رو به شماره 20008080200 ارسال کنین ممنونم ...
11 تير 1392

نظر سنجی وبلاگی

دوست خوب وعزیزم نسرین جون {خاله اسما نازی} ممنونم که دعوتم کردین اگر ماهی از سال بودم... * ماه تولد خودم دوست دارم پس فروردین اگر روزی از هفته بودم...   * شنبه ،روز تولد دخملی نازمون اگر عدد بودم... * 2و4دوست دارم همیشه اعداد زوج میپسندم اگر نوشیدنی بودم... * شیرموز اگر ثواب بودم... * مهربونی ومحبت بدیگران گر درخت بودم... * بید مجنون اگر میوه بودم...   * آلبالو اگه گل بودم... * گل رز آبی اگه آب و هوا بودم... * تابستون ونم نم بارون ،پاییز اگه رنگ بودم... * آبی اگه پرنده بودم...   * مسلما مینا اگه صدا بودم... * پیانو وصداهای آرامش بخش دوست ...
8 تير 1392

مسابقه وبلاگی

مامان طهورا جون ممنون که منو قابل دونستی عزیزم .  1 - بزرگ ترین ترس زندگی شما ؟ نمی خوام بهش فکر کنم 2 - اگه 24 ساعت نامرئی میشدی چیکار میکردی ؟ میرفتم پیش دوستا وآشنایان تاببینم درموردم چی میگن 3 - اگه غول چراغ جادو توانایی بر آورده کردن یه آرزوی 5 الی 12 حرفی شما رو داشته باشه اون آرزو چیه ؟ دیدن آینده  4 - از میان سگ - اسب - گربه - عقاب و پلنگ کدام را دوست داری ؟  گربه   5 - کارتون مورد علاقه دوران کودکی ؟ بابا لنگ دراز 6- در پختن چه غذایی تبحر ندارید ؟ ت عریف از خود نباشه همه رو بلدم  7 - اولین واکنش شما موقع عصبانیت ؟ بااخم بدور وبرنگاه میکنم تابه یه چیزی گیربدم 8 ـ با مرغ - اوران...
1 تير 1392