یه سفر خوبه کوتاه
سلام مامانی سلام دخترک نازنینم
عزیزم یه سفر دوروزه برامون پیش اومد که با خاله مهری و مهرداد جون رفتیم سبزوار پیش دایی هادی و نه نه جون وبابا جونی عزیزم و چون تنها خالم از تهران اسباب کشی کرده بود و خونشو اورده بود سبزوار رفتیم وازدیدنشون کلی خوشحال شدیم
عزیزم سفر دوروزه بود اما خیلی خوش گذشت شما هم با مهشاد ومسعود دایی جون کلی بازی میکردی وهمش میگفتی دادی وای دل داشم کلی غش میرفت که اونطوری صداش میکردی
عزیزکم شب اول خونه دایی جون بودیم وظهر روز بعد رفتیم دید وبازدید همه از دیدنتون خوشحال شده بودن و ابراز احساسات میکردن الهی فدات بشم که خیلی زود با بقیه اخت میشدی وشروع میکردی به بازی کردن شبم آقا اومد واقعا دلم براش تنگ شده بود رفتیم خونه دایی جون وظهر روز بعد برگشتیم خونمون سفر خوبی بود
فقط تنها چیزی که ناراحتم کرد این بود که اگه چیزی ناراحتت میکرد یا خواسته ای از دیگران داشتی که جواب رد میشنیدی شروع میکردی به جیغ کشیدن نمیدونستم برخورد درست دربرابر این کارت چیه اولش خودم میزدم به اون راه تا خودت مشکلت با هاشون حل کنی اما.....
حالا هم همینطور ادامه داره امشب سر میز شام دستم گاز میگرفتی وصدام میزدی تا ببینم داری چکار میکنی منم خودم خیلی جدی نگه داشته بودم وفقط گفتم کار بدی کردی وانگار که هیچ اتفاقی نیافتاده چند بار تکرار کردی وبا وجودی که خیلی درد داشت اما به روی خودم نیاوردم بعدشم از سر میز رفتی نمیدونم کار درستی کردم یا نه شاید باید باهات برخورد میکردم اما گفتم شاید لجبازی کنی لطفا اگه راهکارایی دارید کمکم کنید
تازه رسیده بودیم وداشتی با مهشاد بازی میکردی
شلوغ کاریهای ثمین ومهرداد
فدات بشم من که عاشق این عروسک شده بودی مهشاد بهش میگفت خاله سوسکه
این عمر منه
ثمین ومسعود جون
ثمین و مهشاد جون
جدیداََ حرفای زیادی یادگرفتی وتقریبا بیشتر کلمات یاد گرفتی
امروز آلبوم عکسامون خواستی بهت دادم اما شروع کردی به در اوردن عکسا تا اینکه حواستو پرت کردم و آلبوم گذاشتم زیر تخت
اومدی وگفتی :مامان نیش
بعدشم رفتی خودت سرگرم کردی با لباسات که یهویی اومدی وآلبوم به دست گفتی: ایدآ کَدَم
وای خدایا اونقدر ذوق زده شدم که دیگه میفهمی هر کلمه ای چه مفهومی داره وکجا باید ازش استفاده کنی
قربونت بشم من دخترک نازنینم
میترا: میگی بیتا
خودکار : ایکار
بپوشم: بو پو شم
همه چیز برای خودت میخوای ومیگی :مانه منه
وای فامیلتو یاد گرفتی ووقتی ازت میپرسیم فامیلت چیه میگی:دابَل
وخیلی چیزای دیگه که الان یادم نمیاد