گذرزمان
حالا دیگه کم کم داری بزرگ وبزرگتر میشی عزیزم این روزا آقا خیلی هوای من والبته تو رو داره ، از اول خیلی خیلی هوامونو داشت آقات خیلی مهربونه ازهمین الان بهش گفتم اگه بخواد زیاد تحویلت بگیره حسودیم میشه ها نازگلم اولین تکونی که خوردی جلو تلویزیون داشتم شبکه قرآن نگاه میکردم که حست کردم چقدراین روزاجای خالی مامانم بیشتراحساس میکنم کاش بود وای چقدر خوشحال میشد نازنینم کم کم داری سنگین وسنگینترمیشی ومن نمی تونم درست راه برم ،بخوابم ،غذابخورم ،بشینم و.... اما همه اینا قشنگه به داشتن فرشته کوچولویی چون تومی ارزه راستی بقیه وسایل اتاقت وباآقا رفتیم ازمشهد خریدیم ودوتایی اتاقت وچیدیم اینم از اتاق دخترنازمون &nb...
نویسنده :
مامان ثمین سادات
1:35