هفته پیش بروایت تصویر
عزیزم دخترم نازمن هفته پیش هفته بازی کردن شما با دوستای عزیزت بود اول اینکه جمعه بعدازظهر رفتیم بهشت فضل سر مزار مامانی اما اولش رفتی سوپرمارکت خرید وبعد از اونجارفتیم پیش دو قلو های خاله سمانه شما هم کلی با عروسکاشون بازی کردی وخوش گذروندی یکشنبه بعدازظهرهم رفتیم خونه مامانی خاله سمیرا ودختربرادرش کیانا جون هم اونجا بود کیانا فقط 6روز از شما بزرگتره اما ماشاله خیلی شیرین زبون بود وهمه کلمات تکرار میکرد به شما میگفت تمین اولش یکم خجالت میکشیدی اما بعدش دیگه قلدور شده بودی ودوتایی خونه رو سرتون گذاشته بودید ثمین درحال نای نای کردن ...